وبلاگ علمی - تفریح دبیرستان البرز نظر یادتون نره! آخرین مطالب
نويسندگان برچسب:, :: :: نويسنده : عضو انجمن اسلامی
آوردهاند كه شيخ جنيد بغداد به عزم سير از شهر بغداد بيرون رفت و مريدان از عقب او.... شيخ احوال بهلول را پرسيد. گفتند او مردي ديوانه است. گفت او را طلب كنيد كه مرا با او كار است. پس تفحص كردند و او را در صحرايي
يافتند. بهلول جواب سلام او را داده پرسيد چه كسي هستي؟ عرض
كرد منم شيخ جنيد بغدادي. مريدان شيخ را گفتند: يا شيخ اين مرد ديوانه است. خنديد و گفت سخن راست
از ديوانه بايد شنيد و از عقب او روان شد تا به او رسيد. جواب داد شيخ بغدادي كه طعام خوردن خود را نميداند. بهلول فرمود: آيا سخن گفتن خود را
ميداني؟ سخن به قدر ميگويم و بيحساب نميگويم و به قدر فهم مستمعان ميگويم و خلق را
به خدا و رسول دعوت ميكنم و چندان سخن نميگويم كه مردم از من ملول شوند و دقايق
علوم ظاهر و باطن را رعايت ميكنم. پس هر چه تعلق به آداب كلام داشت بيان
كرد. بهلول گفت از من چه ميخواهي؟ تو كه آداب طعام خوردن و سخن گفتن خود را
نميداني، آيا آداب خوابيدن خود را ميداني؟ اصل در خوردن طعام آن است كه لقمه حلال
بايد و اگر حرام را صد از اينگونه آداب به جا بياوري فايده ندارد و سبب تاريكي دل
شود. ادامه داد: در سخن گفتن بايد دل پاك باشد و نيت درست
باشد و آن گفتن براي رضاي خداي باشد و اگر براي غرضي يا مطلب دنيا باشد يا بيهوده و
هرزه بود.. هر عبارت كه بگويي آن وبال تو باشد. پس سكوت و خاموشي بهتر و نيكوتر
باشد. نظرات شما عزیزان: پيوندها |
|||
|